بازی در بازی
تعزیه کرمان از آن دسته هنرهایی است که قرنها سینه به سینه منتقل شده و امروز آن چنان هیبتی به خود گرفته که تنها در شهر کرمان 11 گروه تعزیه با بیش از 250 نفر در حال فعالیت هستند. در ایام محرم یکی از روشهای معمول در بین مردم کرمان برگزاری مجالس تعزیه در یادبود واقعه سال 61 هجری است؛ اگر چه از تاریخ دقیق تعزیه در کرمان و در مجموع در ایران کسی اطلاع دقیقی ندارد اما از سوی برخی عنوان می شود که خاستگاه این هنر آیینی ایران بوده، برای اثبات این مدعا هم به سوگواری های مربوط به مرگ "سیاوش" پهلوان داستانهاى ملى ایران اشاره می شود.
اما مهمتر از آنکه این هنر آیینی از کجا و توسط چه کسانی خلق شده باشد، جایگاهی است که تعزیه به عنوان یک آیین سوگواری در بین مرم ما دارد.
کرمانیها اما، به نظر می رسد در استقبال از مجالس تعزیه، گوی سبقت را از دیگران ربوده باشند؛ گفته می شود رتبه های اول و دوم کشور در این زمینه به کرمانیها اختصاص دارد این را هم وضعیت کیفی گروههای تعزیه کرمان اثبات می کند و هم بُعد کمی آن؛ همچنین در حال حاضر 18 سوگواره استانی تعزیه در کرمان برگزار شده که سال آینده نوزدهمین آن برگزار خواهد شد.
عزاداري شيعيان براي شهداي كربلا و نمايش عزاداري به صورت دسته گرداني و نوحه خواني و سينه زني در دهه اول محرم ظاهرا از زمان آل بويه آغاز شد. آل بويه در اواسط سده چهارم هجري بزرگ ترين حكومت ايراني پس از اسلام را تشكيل دادند. اينان شيعه مذهب بودند و شيعه در زمان ايشان در ايران رسميت يافت. معز الدوله اولين كسي بود كه فرمان داد مردم بغداد در دهه اول محرم سياه بپوشند و به مراسم تعزيه امام حسين قيام كنند.
در قرن هاي هفتم و هشتم هجري كه تشيع در ايران قوت بيشتري گرفت و اين مراسم در روزهاي سوگواري گسترش يافت، نوحه خواني و سينه زني و دسته گرداني رواج يافت. شعر نوحه را براي سينه زني مي ساختند، يكي نوحه مي خواند و ديگران به نوا و آهنگ و وزن شعرهاي نوحه خوان سينه مي زدند.
روضه خواني نيز از زمان ملا حسيني معروف به كاشفي آغاز شد. وي در دوره سلطان حسين بايقرا، از نوادگان تيمور، مي زيست و كتابي به نام "روضه الشهدا" را در روزهاي سوگواري از رو مي خواندندو عزاداري مي كردند. كم كم كساني كه اين كتاب را مي خواندند به مناسبت همين كتاب به "روضه خوان معروف شدند و به تدريج، روضه خوان روضه را از بر مي خواند.
مردم پشت سر پرچم ها و يا علاماتي كه با پر تزيين شده بود، وارد مي شدند يا صحن را ترك مي كردند و يا در جاهايي كه برايشان تعيين شده بود مي نشستند. اين گروهها از دويست تا سيصد فراش تشكيل شده بود و با حركاتي موزون كه به پاهايشان مي دادند با هم نوحه اي را مي خواندند.
پس از آن سينه زن ها وارد مي شدند كه پس از خواندن هر بيت نوحه توقف مي كردند و با ضربه هاي يكنواخت و گنگ بر خود و مشت بر سينه هايشان دوباره دم مي گرفتند. سپس دسته زنجير زنان وارد مي شدند كه با حركاتي موزون، با قاشك هاي چوبي ضربه اي مي نواختند و نماد هفتاد و دو تن شهداي كربلا بودند. همان تعداد هم تيغ زن(قمه زن) با رداهاي سفيد آغشته به خون وارد مي شدند. اينان قمه نيز به دست داشتند. اسب سفيدي با زخم هايي كه بر پيكرش نقاشي شده بود و انسان را ياد اسب امام حسين مي انداخت، وارد تكيه مي شد. هم چنين نيزه داران و سواره نظام سلطنتي كه زين هايشان با طلا و سنگ هاي قيمتي تزيين يافته بود و نيز كالسكه شاه و بعد دسته موزيك وارد مي شد..
پس از آنها نوبت تعزيه خوانان، خواننده- بازيگران تعزيه، بود كه با آهنگ خاصي گام بر مي داشتند. تعدادشان از يكصد تا دويست نفر متغير بود. بچه ها در جلو وپشت سر رهبر و تعزيه گردان(معين البكا) يعني "ياور گريه" كه كلاهي مخروطي به سر و خرقه اي سياه بر دوش و كمربندي از پارچه كشميري به كمر داشت و كاغذ هاي لوله شده زيادي را در آن فرو كرده كه متن نمايش در آنها نوشته شده بود، راه مي رفتند. معين البكا حق داشت نقش متن رسان - را هرگاه تعزيه خوان خطي را مي انداخت يا از ياد مي برد – بازي كند و نيز چوب بلندي به دست داشت كه با آن مي توانست نحوه اجراي بازيگران و نيز نوازندگان را مستقيما هدايت كند و در صورت لزوم ضربه اي نيز به آنها بنوازد.
شهین فرتوزی
یادداشت روز
وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است
برای برپایی کیفیتر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمیدهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانهای مرکزی بهصورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دورههای مختلف جشنواره بهطور فعالتری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاههای توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان میشود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.
بسیاری از از آثار راهیافته به چنین جشنوارههایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آنها به جشنوارههای مختلف راه یافتهاند، درحالی که میتوان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاستگذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنوارهها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار میکند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیقتر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.
تناسب آثار با ماموریتهای محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاکها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاستها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیباییشناسی ارزیابی و داوری میشوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و بهواسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استانها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.
کشف استعدادهای جوان و هدایت آنها مهمترین رسالت جشنوارههای هنری است. اگر برپایی این جشنوارهها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر بهمنزله یک کار نمایشی است، اما اگر بهصورت کیفیتر و دائمیتر باشد، میتوان استعدادهای زیادی را در تمام حوزههای مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.
تولیدات مراکز استان
- راه یابی 50 اثر تجسمی از قزوین به چهارمین جشنواره آثار و تولیدات
- حضور فعال هنرمندان رشته خوشنویسی حوزه هنری استان اصفهان در جشنواره تولیدات
- حضور دو نقاش مشهدی در جشنواره تولیدات استاني
- راهیابی آثار هنرمندان خوشنویس حوزه هنری خراسان رضوی به جشنواره تولیدات
- حضور 55 اثر از آثار هنرمندان حوزه هنری خراسان رضوی در بخش تجسمی جشنواره تولیدات
مصاحبه و گفتگو
- تولیدات دفاتر ادبیات پایداری منبع الهامی برای آفرینشهای هنری در رشتههای دیگر
- همّ و غمّ حوزههنری رونقبخشیدن به تولید است
- ادبیات پایداری، تاریخ پیش روی ما را تغذیه میکند
- آثار تولید شده در جشنواره تولیدات منطبق با سیاستهای حوزه هنری باشد
- ارزیابی و انتقاد از آثار باعث رشد و تولید بهتر آن خواهد شد